گویش اهالی جوشقان
نظرات جالب و شنیدنی خودتان را در باره این گویش وگویشهای مرتبط در قسمت نظرات
وبلاگ همین سایت بگنجانید و یا به آدرس vazvangooyesh@yahoo.com ارسال نمایید تا بنام خودتان درج نماییم . با این کار به معرفی گویش و فرهنگ خود وشناساندن آن به دیگران کمک کرده اید . و به غنای گویش محلی خود افزوده اید . با تشکر
همچنین برای ارسال نظرات خود در این سایت لطفا اینجا را کلیک کنید .
|
به یاد دارم زمانی که در جوشقان تدریس می کردم اهالی این شعر را از حفظ می دانستند و بعضی ها زمزمه می کردند . شعری است زیبا به زبان جوشقانی
که باز از گردآورنده آن آقای مجید جوادیان تشکر می کنم .
در روز هفتم خرداد سال ۱۳۰۹ هجری تگرگ سنگینی در روستای جوشقان قالی می بارد که باعث خرابی فراوان و کمبود غله میشود. در بیان کیفیت این تگرگ و پیامدهای آن مرحوم سید احمد کرمانی (امیر آقا) شعری به زبان محلی سروده است:
هفتم خرداد به ماه صَفَر |
جَوره تَدَرگی بَمَه با کَرّ و فَر |
اَورِ غليظی بَغُرُنبا يَرا |
وادِ شديدی بَدُما پُر صدا |
من که نَزونَم چطوری بَبُه |
طولی نَکِشا هِچّه و فوری بَبُه |
بَشوَتُ بَشخُستُ وَرِشريت سخت |
گندم و يِه، شِفدَر و ما و درخت |
من چيچی بَوجَم که چه کارِش بَکَه |
دسته کلنگ شاخه چنارش بَمَه |
«حصله» و «زورهِنگ» و «کياو» و «کوئن» |
«بيخه» و «تيجگاه» و «دُلِ درگازن» |
«لونجه» و «دشتاله» و «وارِيَهَن» |
«بيشه» و «بَهروم» ، «کِشَه» و «درسيَن» |
«تختِ دِز» و «بُرزويی» و «پاپُکه» |
«کوچه» و «قاش» و «دره» و «جورُکه» |
«پشت کَمَر لَيلو» و «روئَنيون» |
«مرزاجی» و «ويله» و «جوميون» |
هورد و تَليک و گل و پاکِش بَکَه |
خوب بُه يکباره هلاکش نَکَه |
مردم گوشکون زِ ضغير و کبير |
تخته کِش و گيوه چن و دوره گير |
پيله ور و زرگر و رَنگِرَج |
تاجر عامل که شَکَه مج و مج |
روت و ولا خايه نَما دربدر |
پاپتي دست تهی خون جگر |
نُن پُز عالی که فِزِرتي بَبُه |
نُن دوم نازک که چِلِزگی بَبُه |
پَشت يقه پيش کالا لَق بَبُه |
چرک و عرق در پِرَنون جَق بَبُه |
زلف کج دُنبْ بُزي پَتْ بَبُه |
پِشکِلِک پَشت لَوی خط بَبُه |
گيوهء کاشی چيهء شصت خطی |
لَشکه کَنه گِردا و دُنْبِ وَتی |
گالش و پوتين سگگ دار جير |
شِبرو و پاپوش صدف دار قير |
پالتاوِ بی آستر و بي رونَکی |
تَنبون تنگی که اَشو زورَکی |
تشتک و تاس و سينی و جُرقَتو |
سوزنی و حوله و لنگ و پتو |
بَندبَاولُ و ْلُکُ و لونجش و مَه |
پاک بَشو منزل حاجی صَنَم |
صابون عطری که بَشو زوج بَمَه |
اُردُلُکِ بيخِ شُتُروُج بَمَه |
چادر چَرخیِّ عبايی کُشو |
خِشّ و فِشّ نازِ کذايی کُشو |
زُلف و گُل زير گلو سينه ريز |
خال کنار لبِ بيبی تميز |
پاک بَشو ذلّت و خواری بَمَه |
آستَرِ وَژگون وَرِ کاری بَمَه |
قنداروسیِ پَره ويرِش نَته |
نونِ دُرُستی ايرو گيرِش نَتِه |
کار خادا خوب تماشا بَکِه |
پاکلَه تو خود کرده و حاشا نَکِه |
جوشِقان و كامو (نام دیگر آن: جوشقان قالی یا جوشِقان) ،
شهری در بخش قمصرِ شهرستان كاشان در استان اصفهان. این شهر در
ارتفاع حدود 270 ، 2 متری، در حدود هجده كیلومتری شمال شهر مِیمه،
حدود 102 كیلومتری جنوبغربی شهر كاشان و هفده كیلومتری مشرق راه
اصفهان ـ قم قرار دارد. كوههای كَركَس (بلندترین قله 895 ، 3 متر) از
شمال، كَمَر خَرونْجِن از شمالشرقی، كَمَر سیاه (ارتفاع 630 ، 3
متر) از مشرق، كَمَر سفید (ارتفاع 950 ، 2 متر) و قُرُقْچی از مغرب و
چال و پارَند/ پَرَند از شمالغربی آن را احاطه كرده است (جعفری، ج
1، ص 427؛ زرگری، ص 14ـ 15). رود فصلی جوشقان یا جوشقان قالی، به
طول حدود 44 كیلومتر، پس از عبور از جوشقان، در جنوب روستای قاسمآباد
به رود رباط میریزد. روی رود جوشقان نُه پل ساخته شده است
(جعفری، ج 2، ص 171؛ زرگری، ص 15). آب و هوای جوشقان سرد و
میانگین بارش سالانه آن حدود 146 میلیمتر است (سازمان هواشناسی كشور،
ص 576).
جوشقان با راه اصلی، از طریق شهر میمه به شهرهای اصفهان و قم و از طریق شهر قمصر به كاشان متصل میشود.
معادن سنگ سفید در حدود پنج كیلومتری شمالغربی، سنگ مرمر در حدود
سه كیلومتری جنوبغربی و معدن مرمریت در حدود شش كیلومتری
جنوبغربی جوشقان قرار دارد. از معدن اخیر، سنگ مرمر برج میدان
آزادی تهران تأمین شده است (زرگری، ص 36ـ37؛ فرهنگ جغرافیائی
آبادیها، ج60، ص 31).
جوشقان یكی از مراكز مهم قالیبافی ایران و قالیهای آن با طرح
جوشقانی معروف است. قدمت قالیبافی آن به سده دهم میرسد، اما
قدیمترین قالی جوشقان متعلق به سده دوازدهم است كه در موزه
ویكتوریا و آلبرت، در لندن، نگهداری میشود. در دیگر موزههای اروپا و
امریكا نیز بافتههایی از جوشقان وجود دارد (تناولی، ص 11؛ پوپ، ج
12، ص 1218، 1219 و جاهای دیگر). در كامو قالیبافی با طرح كاشانی و
بافت سفره و كرباس و چادرشب رواج دارد ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها،
ج 60، ص 96؛ تناولی، ص 11، 17).
در قسمت جنوبی جوشقان پرورش گلمحمدی و گلابگیری رایج است (زرگری، ص 25).
در سرشماری 1375 ش، جمعیت جوشقان 776 ، 3 تن و جمعیت كامو 728 ، 1 تن بوده است (مركز آمار ایران، ص 2، 6).
در 1323 ش آبادی جوشقان، با ضبط جوشقان قالی، در دهستان جوشقان
(مشتمل بر 23 آبادی كه آبادی كامو نیز جزو آن بود) از توابع شهرستان
كاشان و جزو استان دوم (مازندران) بود (ایران. وزارت كشور. اداره
كل آمار و ثبت احوال، ج 1، ص 304). پس از آن، دهستان جوشقان با
دوازده آبادی، به مركزیت آبادی جوشقان، جزو بخش میمه شهرستان
كاشان شد (رزمآرا، ج 3، ص 85). در 1340 ش، شهرستان كاشان (به
همراه جوشقان) تابع استان مركزی گردید ( دایره المعارف فارسی ، ذیل
«تقسیمات كشوری»). در شهریور 1366، جوشقان با نام جوشقان قالی
دهستانی شد به مركزیت آبادی جوشقان قالی در بخش قمصر شهرستان
كاشان (ایران. قوانین و احكام، ص 716). در تیر 1379، آبادی جوشقان و
آبادی كامو به شهر جوشقان و كامو تبدیل شد (رجوع کنید به ایران.
وزارت كشور. معاونت سیاسی، ص 17).
از جمله آثار قدیمی آنجاست: كوزههای سفالی كه به همراه مردگان
در قبرستان قدیمی جوشقان دفن شده بودند؛ اشیای فلزی، چند قبر قدیمی
و قلعه نیمه ویرانی در راوَنج بالا؛ قبرهای قدیمی در مكانی معروف
به بیخ گَنجابه، در حدود هشت كیلومتری جنوبغربی جوشقان (زرگری، ص
160، 178)؛ زیارتگاه امامزاده قاسم و محمد، از فرزندان حسینبن
طاهربن زیدبن علی علیهالسلام، بنای این زیارتگاه متعلق به دوره
سلجوقیان و تاریخ ضریح چوبی آن 730 است (زرگری، ص 183ـ 185؛
فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 60، ص 31)؛ مقبره میر علاءالدین، عارف
دوره صفوی، و صندوقچه چوبی روی قبر به تاریخ 950 (زرگری، ص
186ـ187)؛ تا قبل از 1347 ش دو برج قدیمی در محلههای تكیه و دردشت
وجود داشت، كه در این سال تخریب شد؛ شیرسنگی قدیمی در قسمت جنوبی
قبرستان قدیمی جوشقان كه تا 1351 ش وجود داشت و در این سال ربوده
شد؛ زیارتگاههای محمد اوسط، شاهزاده احمد و عبداللّه (فرهنگ
جغرافیائی آبادیها، ج 60، ص 96؛ سلمانی آرانی، ص 230؛ زرگری، ص
186ـ 187).
از بزرگان جوشقان بودهاند: میرعلاءالدین (عارف دوره صفوی)، میرشاه
تقی جوشقانی (فاضل و خوشنویس دوره صفوی)،خواجه شعیب جوشقانی(از
دیوانیان شاه عباس اول صفوی، حك: 996ـ 1035)، نیاز جوشقانی یا نیاز
اصفهانی (شاعر سده سیزدهم)، میرسیداحمد كرمانی یا امیرآقا (متوفی 1329
ش) از علمای جوشقان، و سیدحسن مروّجی (یا شهلا جوشقانی) شاعر مدیحه
سرای معاصر (زرگری، ص 187، 189ـ190، 192؛ اسكندر منشی، ج 2، ص 837).
پیشینه. نام جوشقان در منابع به صورتهای خونجان، كوشكان، كوسكان،
جوشقانِ قالی، جوشقان غالی و كوشیان آمده است كه نباید آنها را با
جوشقانهای دیگر ایران یكی دانست (رجوع کنید به مركز آمار ایران، ص10؛
زرگری، ص12؛ نیز رجوع کنید به رزمآرا، ج 1، ص 55). نام جوشقان در
اصل كوشَكان (به زبان محلی: كوشْكون) بوده كه از كوشك به معنای
قصر و كاخ گرفته شده است و چون دو كوشك، یكی در قسمت جنوبی (محله
كوشكه امروزی) و دیگری در قسمت شمالی (محله چاله كوشك امروزی)
جوشقان واقع بوده، آن را كوشكان خواندهاند (زرگری، ص 13). همچنین
برای آنكه با جوشقانهای دیگر ناحیه كاشان اشتباه نشود و نیز به سبب
شهرتش در قالیبافی آن را جوشقان قالی هم خواندهاند ( دایره
المعارف فارسی ، ذیل مادّه؛ ادواردز، ص 350).
در منابع تاریخی، ظاهراً نخستینبار اصطخری در 333 در ذكر مسافت
شهرهای جبال، نام آن را با ضبط خُونَجان/ حومحان در سی فرسخی شهر
اصفهان ضبط كرده است (ص 196ـ 197). در 378، حسنبن محمدقمی (ص 117)
جوشقان را در رستاق قاسان (كاشان) ذكر كرده است. در سدههای هشتم و
نهم، جوشقان آبادیای با 556 تن، دارای محصولاتی مانند گندم و جو و
پنبه و انار و انجیر سرخ و جوزق، و مالیات 398 ، 2 تومان و 770 ، 5
دینار معرفی شده است ( كتابچه حالات و كیفیت، ص 309ـ310). در دوره
صفوی، جوشقان محل استقرار كارگاههای سلطنتی بافت قالی در ایران بود
(رجوع کنید به پوپ، همانجا)، چنانكه در 950 شاه طهماسب اول صفوی
برای پذیرایی از همایونشاه بابری، قالیچهای مخمل و طلاباف و سه
جفت قالی از جوشقان به وی هدیه كرد (نراقی، 1374 ش، ص 379). حكیم
ركنالدوله مسیح كاشانی، شاعر دوره صفوی (متوفی 1066)، در باره قالی
زربفت جوشقان شعر سروده است (رجوع کنید به همان، ص 263). شاه عباس
اول صفوی املاك شخصی خود را در جوشقان وقف كرد (روربورن، ص 174ـ
175). شاه سلیمان صفوی در 1082 چهارده قطعه فرش را، كه نعمتاللّه
جوشقانی در جوشقان بافته بود، برای مقبره شاه عباس دوم در قم تهیه
كرد (نراقی، 1374 ش، ص 265).
در سده سیزدهم، ضرابی در تاریخ كاشان (ص 23ـ24، 40، 49)، جوشقان را
به صورتهای «دشت قریه جوشقان»، «دشت جوشقان» و «قصبه و محال
جوشقان قالی» در حومه كاشان یاد كرده است. در 1260 جوشقان از زمین
لرزه آسیب دید (امبرسز و ملویل، ص 61). در 1278 معادن زغال سنگ،
گوگرد، مس و زرنیخ در قریه جوشقان كشف شد (اعتماد السلطنه، 1363ـ 1367
ش، ج 3، ص 184). در دوره ناصرالدین شاه (حك: 1264ـ1313)، جوشقان از
قرای خمسه كاشان بود (همو، 1367ـ 1368 ش، ج 4، ص 2288ـ2289؛ ارباب
اصفهانی، ص 336). در 1304، حكومت جوشقان به ظلالسلطان، فرزند
ناصرالدین شاه، واگذار شد (كرزن، ج 1، ص 416). در 1306ـ1307 درآمد
حاصله از گمرك و مالیاتهای جوشقان، 96 خروار گندم و جو و 120 قران
بود (همان، ج 2، ص 480ـ483). از 1327 و به مدت ده سال نایب حسین
كاشی آبادیهای بزرگ كاشان، از جمله جوشقان، را غارت میكرد.
سرانجام، چراغعلی خان از سوی مستوفیالممالك، رئیسالوزرا، او را در
حوالی جوشقان سركوب كرد (رجوع کنید به نراقی، 1365 ش، ص 312ـ313). در
حدود 1329 ش جوشقان قصبهای با هفت رشته قنات، دارای محصولاتی
مانندِ غلات، حبوبات، انگور، سیبزمینی، میوههای سردسیری، و از
صنایعدستی دارای قالیبافی با نقش جوشقانی و كرباس بافی بود
(رزمآرا، ج 3، ص 85) و ویرانهای از برجی قدیمی داشت و مزارع
چوگان و راونجِ بالا جزو آن بود. در 1337 ش، جوشقان دارای شهرداری شد
و در همین سال با 000 ، 6 جمعیت، همچنان جزو آبادیهای كاشان به
شمار میآمد (زرگری، ص 183).
منابع: آرتور سسیل ادواردز، قالی ایران، ترجمه مهیندخت صبا، تهران:
انجمن دوستداران كتاب، [بیتا.]؛ محمدمهدیبن محمدرضا ارباب
اصفهانی، نصف جهان فی تعریف الاصفهان، چاپ منوچهر ستوده، تهران
1340 ش؛ اسكندر منشی؛ اصطخری؛ اطلس راههای ایران، تهران:
گیتاشناسی، 1369 ش؛ محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم
ناصری،چاپ محمداسماعیل رضوانی، تهران 1363ـ1367 ش؛ همو، مرآه
البلدان، چاپ عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث، تهران 1367ـ 1368 ش؛
ایران. قوانین و احكام ، مجموعه قوانین و مقررات مربوط به وزارت
كشور: از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان سال 1369، تهران 1370
ش؛ ایران. وزارت كشور. اداره كل آمار و ثبت احوال، كتاب اسامی
دهات كشور، ج 1، تهران 1329 ش؛ ایران. وزارت كشور. معاونت سیاسی.
دفتر تقسیمات كشوری، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه
شماره مصوبات آن، تهران 1380 ش؛ پرویز تناولی، سفرههای كامو ،
تهران 1376 ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران 1368ـ1379 ش؛
دایرهالمعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران 1345ـ1374 ش؛
رزمآرا؛ كلاوس میشائیل روربورن، نظام ایالات در دوره صفویه، ترجمه
كیكاوس جهانداری، تهران 1357 ش؛ رحمتاللّه زرگری، تاریخ، فرهنگ،
هنر جوشقان قالی، [تهران] 1374 ش؛ سازمان هواشناسی كشور، سالنامه
آماری هواشناسی: 76ـ 1375، تهران 1378 ش؛ حبیباللّه سلمانی آرانی،
سیمای كاشان، قم 1375 ش؛ عبدالرحیم ضرابی، تاریخ كاشان، چاپ
ایرج افشار، تهران 1356 ش؛ ابوالحسن غفاری كاشانی، گلشنمراد، چاپ
غلامرضا طباطبائی مجد، تهران 1369 ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای كشور
جمهوری اسلامی ایران، ج 60: كاشان، تهران: اداره جغرافیائی ارتش،
1366 ش؛ حسنبن محمد قمی، كتاب تاریخ قم، ترجمه حسنبن علی قمی،
چاپ جلالالدین طهرانی، تهران 1361 ش؛ كتابچه حالات و كیفیت بلده و
بلوكات و مزارع دار المؤمنین كاشان، در قمنامه: مجموعه مقالات و
متون در باره قم، [گردآوری] حسین مدرسی طباطبائی، قم: كتابخانه آیه
اللّه مرعشی نجفی، 1364 ش؛ مركز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و
مسكن 1375: شناسنامه آبادیهای كشور، استان اصفهان، شهرستان كاشان،
تهران 1376 ش؛ حسن نراقی، آثار تاریخی شهرستانهای كاشان و نطنز،
تهران 1374 ش؛ همو، تاریخ اجتماعی كاشان، تهران 1365 ش؛
Nicholas Nicholas Ambraseys and Charles Peter Melville, A history of
Persian earthquakes , Cambridge 1982; G. N. Curzon, Persia and the
Persian question , London 1892; Arthur Upham Pope, ed., A Survey of
Persian art , Tehran 1977.
/ معصومه بادنج /